کد مطلب:90442 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

پرواپیشه و دوری از لقبهای زشت











«و لا ینابز بالالقاب»

واژه ها

نبز: عیب كردن، لقب نهادن و آن در مورد القاب مستهجن و قبیح شایع است، لقب زشت بر كسی نهادن.

لقب: نامی كه دلالت بر مدح یا ذم شخص كند، اسم، عنوان.

ترجمه: او را غیبت كردن و نام بد بر مردم نهادن و كسی را به زشتی یاد نمودن، به دور است.

شرح: چرا كه این عمل اولا مورد نهی قرآن است: «و لا تنابزوا بالالقاب»: به یكدیگر نام بد ننهید و ثانیا موجب كینه توزی و دشمنی است كه تفرقه انگیز و بلای خانمان سوز اجتماع خواهد بود، بنابراین قرآن كریم به شدت از آن نهی كرده است.

[صفحه 486]

یكی از راههای دشمنی به كار بردن حربه ی تبلیغاتی است، تا شخصیت طرف مقابل را، به عوض شخص وی هدف گرفته، مكانت و موقعیت اجتماعی او را از بین ببرد، این نوع عداوت كه شخصیت فرد را می كشد. اساسا از افراد پست و فرومایه ای كه در صحنه ی اجتماع جایی ندارند، نشات می گیرد، به این علت كه از مقابله و رویارویی با دشمن میدان مبارزه ناتوان مانده، تنها تشفی خاطر خود را به القاب سوء می بیند، تا بدین وسیله، طرف مقابل را شكست دهد، غافل از اینكه این نوع مخاصمه، جز ملوث نمودن محیط اجتماع و تفرقه اندازی محصول دیگری ندارد.

از اینرو پرواپیشگان الفت پرور كه جز به خصال خیر توجه ندارند، هرگز با عیب جویی و عیب گویی كه نمونه ی آن القاب سوء و زننده است، مردم را اذیت ننموده، روح صفا و الفت را از جامعه طرد نمی كنند، بلكه برعكس، با لحن احترام انگیزی كه حكایت از انسان دوستی آنها دارد، روابط اجتماعی را بیش از پیش، تقویت و تحكیم می بخشد.

ابی جبیر ضحاك گوید: این آیه درباره ی مردم «بنی سلمه» نازل شد، علت شان نزول این بود كه افراد این قبیله، كمابیش با چند نام بد كه عموما آنها را زجر می دادند مواجه بودند.

در آن زمانی كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه هجرت نمود، همچنان این بدنامی و القاب بد، در بین مردم وجود داشت و پیامبر بدون اطلاع قبلی، از بدی این القاب، افراد آن قبیله را خطاب می كرد، خدمتش عرض شد، افراد این قبیله از این القاب ناراحتند، از آن به بعد، آنان را به این نامها خطاب نمی كرد، سپس این آیه نازل شد. بعد از نزول آیه هیچ كس فردی را با القاب بد یاد نمی كرد.

علی بن ابراهیم، شان نزول این آیه را درباره ی صفیه دختر حیی بن اخطب همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل نموده و می گوید: علت نزول آیه این بود كه عایشه و حفصه او را

[صفحه 487]

اذیت می كردند و وی را دختر یهودی می گفتند، صفیه نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از آنها شكایت كرد، پیامبر فرمود چرا آنها را جواب نگفتی؟ عرض كرد چه بگویم؟ فرمود: اگر از این به بعد گفتار خود را تكرار كردند، در جواب آنها بگو، پدرم هارون و عمویم موسی بن عمران و شوهرم محمد رسول الله است، آیا انتساب به این بزرگواران برای من افتخار نیست؟! صفیه در نوبت بعد كه آن دو، گفتارشان را تكرار كردند، به فرموده ی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آنها را پاسخ گفت:

آن دو گفتند: این جواب از تو نیست، حتما پیامبر به تو تعلیم نموده است، سپس این آیه نازل شد.

بیان شان نزول در مورد مردان و زنان به عمومیت آیه نظر دارد، گرچه خطاب متوجه مردان است و مراد از القاب بد تنها لقب در برابر كنیه كه مصدر به اب و ام باشد، نیست، بلكه هر لفظی را كه از آن مذمت فهمیده شود، در عمومیت آیه، داخل است.


صفحه 486، 487.